اکثر سازمان ها وارگانها برای تحلیل داده های خود تحلیلگرانی را استخدام میکنند تا از داده های خود بهترین استفاده را ببرند . این تحلیلگران همگی اهداف مشخصی دارند و طبق قوانین خاصی به تحلیل داده ها می پردازد که در این بخش تعدادی از این عقاید را بر می شمریم:
اهداف جمعآوری دادهها در رابطه با فروش اغلب به سه دلیل: ۱) شناسایی مشتریانی که دارای بیشترین ارزش بالقوه برای سازمان هستند. ۲) شناسایی فرصتهای فروش. ۳) شناسایی بهترین رویکردهای فروش.
اینها تنها بخشی از اطلاعات مفیدی هستند که میتوانید در رابطه با مشتریان به دست آورید. اما دادههای خوب از ابعاد گوناگونی به شما کمک خواهند کرد که در ادامه برخی دیگر از آنها را نیز میخوانید.
بنابراین همانطور که میبینید دادههای بزرگ مزایای مشخص و معقولی دارند و مطمئنا تاثیر بسیاری در افزایش فروش کسبوکارها خواهند داشت. اما این روزها بازدهی لازم را ندارند، چرا که سازمانها نمیتوانند از آنها به شیوهی صحیح بهرهمند شوند. جمعآوری دادهها بسیار مهم است، اما آنچه که مهمتر است، جمعآوری دادههای صحیح و تحلیل آنها میباشد.
بسیاری از شرکتهایی حجم بزرگی از دادههای بد دارند، زمان بسیار کمی را صرف فکر کردن در مورد آنچه که باید جمعآوری کنند و چگونه جمعآوری کنند مینمایند و به جای اینکه دادههای مفیدی را صید کنند در میان اقیانوسی از دادههای بیمصرف غوطهور میشوند.
از همین رو انجام رو انجام فعالیتهای زیر توصیه میشود:
۱) تعیین اهداف جمعآوری دادهها (مثل افزایش فروش)
۲) تعیین دادههایی که واقعا ارزشمند هستند و میتوانند در افزایش فروش موثر واقع شوند.
۳) انتخاب روش مناسب برای جمعآوری دادههای تعیین شده.
۴) تجزیه و تحلیل دادهها و تبدیل آنها به الگوهای اطلاعاتی مفید و موثر.
دادههای بد منجر به نتایج بدی خواهند شد، آیا از منبع و نوع دادههایی که جمعآوری میکنید مطمئن هستید؟ دادههای شما از کجا سرچشمه میگیرند؟ آیا آنها دادههای صحیحی هستند؟ آیا در راستای افزایش فروش به شما کمک خواهند کرد؟ اگر پاسخ این سوالات را نمیدانید، به عقب برگردید، استراتژی صحیحی برای جمعآوری بزرگ دادهها اتخاذ کنید و سپس به جمعآوری آنها اقدام کنید.